فقط چهار سحر دیگر باقیست...و..
دوباره آغاز می شود هیاهوی دنیای بی رمضان...
من می ترسم خدااا
از نفس کشیدن بی تو،
از شیطانی که در بندش کرده ای،
از نفسی که سرکشی خواهد کرد،
و از تمام آنچه که مرا از آغوش تو خواهد گرفت...
بقیه در ادامه مطلب
ضیافت نــــــــــور
رمضان ، ماه « قرب » است ، ماه « یافتن » و « رسیدن » است .
تو که عمری تشنه آب حیات بودی و عطش یافتن داشتی و همچون آهوئی رمیده یا غزالی حیران ، در کویر ، سراغ چشمه ای و سایه ای و درختی می گشتی تا لختی بیاسائی و آرام گیری و سیراب شوی ، اینک رمضان ، همان است که می جستی ، همان سایه آرام بخش است .
همان چشمه زلال است .
همان پاکساز دل و جان است .
روح عطشناک را سیراب کن .
« خود » را در این ماه ، بشناس ، تا « خدا » را بشناسی .
« خدا » را بشناس ، تا از بند و کمند « خود » رها گردی
و به « خدا » برسی ...
ﺳﻼﻡ ، ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﯽ ﻣﯿﺎﯾﺪ ﺑﻠﻪ ﺻﺪﺍﯼ پای ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻣﻌﮑﻮﺱ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺭﺏ ﺷﻬﺮ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺍﻟﺬﯼ ﺍﻧﺰﻟﺖ ﻓﯿﻪ ﺍﻟﻘﺮﺍﻥ .
ﺳﻼﻡ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯﺕ ﺩﻭﺭﻡ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻢ ﻫﯿﭽﯽ ﻫﻢ ﺍﺯﺕ ﯾﺎﺩ ﻧﮑﺮﺩﻡ.
ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻗﺮﺁﻥ
ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﻬﺎﯼ ﻃﺎﻗﭽﻪ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻓﻊ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻩ آﻭﺭﺩﻡ . ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺳﺤﺮ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻧﺴﯿﻢ ﺳﺤﺮﯼ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺳﺤﺮﯼ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺤﺮ ﺧﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ،
ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯼ ﺟﻤﺎﻋﺖ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻣﻔﺎﺗﯿﺢ ﻭ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮕﺖ، ﺳﻼم ﺍﯼ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ، ﺍﯼ ﺍﺑﻮﺣﻤﺰﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺭﺑﻨﺎﯼ ﮔﻮﺵ ﻧﻮﺍﺯ ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺳﻔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﻭ...ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻗﺪﺭ ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺗﻮﺑﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﺎﺕ .......
ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻟﯿﻠﻪ ﺍﻟﻘﺪﺭ ﺧﯿﺮ ﻣﻦ ﺍﻟﻒ ﺷﻬﺮ ، ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻣﻼﺋﮑﻪ .
ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﻪ ﺳﺮﮔﺮﻓﺘﻪ .ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩﯼ
ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﺭﯾﺰﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺳﺤﺮ ﻫﺎ ﻭ ﺳﻼﻡ ﺍﯼ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺭﻣﻀﺎﻥ...
هرکه دارد سر سودای خدا بسم الله! هرکه دارد غم مهمانی ما بسم الله!میزبانان سحر, منتظر مهمانند! هرکه خواهد سحر اهل بکاء بسم الله! ماه ها منتظر ماه مبارک بودیم! آمد ای منتظران ماه خدا بسم الله! روزه یعنی عطش روضه لب های حسین! هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله! پيشاپيش حلول ماه مبارك رمضان راتبريك ميگويم!
التماس دعا
دو سه شب مانده که با گریه مباهات کنم
به حسینیه بیایم و مناجات کنم
دو سه شب مانده ابوحمزه بخوانم یارب
از سر خوف و رجا با تو ملاقات کنم
کاش آدم بشوم... محض رضای دل تو
پی عصیان نروم ، بلکه مراعات کنم
رمضان آمد و گشت و من بیچاره فقط
باید اظهار پشیمانی از عادات کنم
مطمئنم وسط روضه مرا می بخشی
یادی از زخم سر مادر سادات کنم
بقیه در ادامه مطلب
کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راه
اوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه
مهمان کند خدا همگان را به سفره اش
وقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه
گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علی
زیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه
ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقی
ماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه
دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اش
وقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه
امضا کند خدا گذر از نار دم به دم
چون ماهِ توبه ، ماهِ عطا میرسد ز راه
بقیه در ادامه مطلب